منم نور میشم باز
میرم تو وجود تو
منم روح میشم باز
میرم تو وجود تو
که حتی سرد بشی گناهش به گردن منه
اگه امشب بدونمش میگم فردا به همه
که چقد شده خوب
چقد روشنه
تاریکیم بیاد اینجا پشتت به منه
دستتو ميگيرم ميريم تو اتاق تاريك
كسي نيست اين دور و بر من و تو تنهاييم
بعد اين همه دوري رسيد نوبتمون
ميدونم نمياد كسي برام بهترازون
مي بينم تو چشاي تو
فردا هاي روشنمون
ما يه روحيم تو دو بدن
مهم نيست حرفاي پشتمون
بالها بازن حالا ما بالاي بالاييم
نيست آسمون حد ما كم كم روي ماهيم
زمين جاي ما نبود ادم و حواييم
عشق اگه بازي باشه بهترينش ماييم