غرق شدم و دیدم که رو به روم
یه دفتر از شعر و قافیه س
دلم که میشد خالی وقتیکه
یکی بهم میگفت هنوزم داری ترس
یه دنیا رو دیدم که اینطور
مینوشتن از تهه قلبشون هم
بزرگ بودن با حرفای گنده
میفهمیدم انگار همسشونم
دستمو گرفتن پا نشدم
اینا سریع تو قلبم جا نشدن
واسه رسیدن بهم تلاش که هیچ
حتی از سر جاشونم پا نشدن
این تویی خریدی همه هنرتو
من از صفر گذاشتم پامو جلو
رسیدم بهت رفیق
نمیخواد بدویی همون راهتو برو
درگیر جنگین و صلاح ندارین
صیادین اما شکار ندارین
میفهمین که نیست برد دستتون
بعد لفظ میاین که یه باخت ندادین
افتخارتم که همین فقط
پای این حرفم بزنین سند
دنبال حاشیه تو شعر منی
میزنی حرف مفت فقط و فقط
دور میشم از دشمن جدیدم
برمیگردم جوری ک ندیدن
دورو برم از هفت وشت غریبن
میرسن بهم انگار نزدیک ترینن
میشه کم کم تاریک هوا
میان بیرون با نور بیشتر
من تکی با خودم و خودمم روشنم حتی از کهکشان بیشتر
دست گرفتن کارمو از قصد
این کوچه از اولش بستس
پرواز و که بلد نباشی همون اول راهی و نفست خسته س
گیجی تو این چند راهی موندی
از چیزای بیهوده میخوندی
حرمت این موزیک و شکوندی
بفهم که جای آشغال تو خیابون نی
سیاهه همه چی
انگار شبه تو روزام
همیشه م یه جورم
نمیدم بروز آ