قرار به رفتن بود نباید می ماندم
از فال چشمانت چیزی نمی خواندم
قرار به رفتن بود دست منو ما نیست
حافظ قبول اما دنیا غزل ها نیست
چیزی که در تو هست در من تهی شده این سرنوشت ماست
از هم رها شدن شاید جهنم است شاید بهشت ماست
پیشانیت نوشت از ابتدای ما
قرار به رفتن بود حالا به هر کجا
چیزی که در تو هست در من تهی شده این سرنوشت ماست
از هم رها شدن شاید جهنم است شاید بهشت ماست
هرگز تمام نشد حرفای با خودم
باید چگونه گفت من عاشقت شدم