خلوت کن و برو بزار باد بیاد
دس دس نکن درو ببند نابکار
پشت سرت،خوش اومدی راه دراز
معطل نکن گمشو سریع جاده باز
چپ و راستتو ساییدم، که چپ و راست پول این ملتو چاپیدن
هم دستات
به اسم اصلاح واصول،حق این مردم ساده روقاپیدن کرکس وار
مملکتو به گوه کشیدی و هر دفه به ما داری میدی خنده تحویل
مسخره هفت جدته مرتیکه همون جدت به کو... لقت خندید
جو منفی، پخش زمین، کردی همین، مسیری که رفتی دلیل
خستگی همه سالای جنگ، روتن وطنمون باقیه زخمی عمیق
بیسوادا راس امور، زیرِمیزا ردوبدل رُشوه و پول
جیبا پره رانته و نون،میکشن از دهن گشنه لقمه بُرون
وارثای فرقه ایّه مسترِجیکاک
کاسبای مذهبی سکه به ریال
چاکرای انگلیسی،تاجرای پشکلِ چین
سارقای نفت ملی، قاتلای انگلِ پیر
کم کمک رسیده وقت کندن و رفتنتون
خلق میشه خنده رو از چمدون بستنتون
ته دلا روشن، اگه جمع شه بساط و شرِّ
مفتبری و غارت، کلا هرچی ملّا تو شهره
Prophet from the other side
(پیامبری از سمت دیگه)
Sent with disputes and lies
(فرستاده شد که دروغ بگه و اختلاف بندازه)
To the liars he lied
(به دروغگوها دروغ گفت)
Shadow he was in the light
(سایه ای بود درون روشنایی)
Tragedy for seven years
(هفت سال تراژدی)
Written for the simpletons
(نوشته شد برای ملت ساده لوح)
Imbeciles are gonna loose...
(احمقها می بازن)
Taimed by magic and voodoos
(با جادو و جمبل<خرافات> رام میشن)
از پا منبر قصه گوهای غم بکشید کنار
اونا نونشون تو اشکتونه،،، بکشید حصار
سرمون گرم، به شایعات پست
خرافه و مد و جوک و شو و نعشه جات گند
خزایی که از جیب منوتو هزینه میشن
برا زمین زدن تفکر دسیسه چیدن
این از بدبختی مونه هر کو... نشوری گنده گو...یده حالا واسه ما گنده شده
زورداره یکی کو... داده منصب خریده،دیگه یه پا دزده خودش
سنگ پای قزوین، کلیدسازجعلی
حیله کار چنگی،اندِ لافِ بنگی
اگه یه روز از عمرم بمونه خفتتو میچسبم
کلمه روزبون جاری کنم سیلمو میبلعم
چه دکلمه کنم، چه جامپ و فست فلوکنم
حقیقت لفظمه که امثالت یه مشت جُلُمبُرن
که دزدو مفت خورن، چه دُگم و اُمُلن
هه غد و قلدرن، نخونده طب و دکترن
صوتمو بلند بشنو،از گلوی فقر
من صدام خفه نمیشه لاشی،حتی توی بند
منو از چی میترسونی؟ از جایزه بگیر؟
باکی نی توقفلو روکن دستم حاضره کلید
بیا بند بندم از تنم ببُر بکن بزن به ضربت آب از سرم رده
منکه حبس بند هفتمم،نترسم، کفن تنم قده
زنده ام به دفترم،عزتم به حرف حق
حسمم به نسل بعد، نقله اسمم بعد مرگ
من که حکمم لازمه، چه ترسم ازمحاکمه؟
لال شم، خفه بمیرم،غیرتم کجا بره؟
آزادی بیان من، به من میده اجازه پس
من آدمم رها ز هر چی تبصره ماده هست
خوش دارم چراغ راه لاشخورا نباشم
حق بگم تا بذر فکرو تو سرا بپاشم
بفهمن که پسِ خنده هات داری نقشه مینویسی
هدف، تاراج این خاکه به سبک شیخ انگلیسی
With the order of m.i.6
(به دستور ام.آی.6 )
He tore apart all their cliques
(تمام دسته جات اونها رو از هم متلاشی کرد)
Went into town...
(به شهر نفوذ کرد)
Laid his rules down...
(قوانين خودشو پایه گذاری کرد)
Proved that he can save them...
(اونارو متقاعد کرد که میتونه نجاتشون بده)
Why did you think he was blessed?
(چرا فکر کردین که او<مسترجیکاک>فرستاده خداست؟!)
Just by a f*cking hand on his chest?
(فقط بخاطر یه جای دست تقلبی روی سینه ش؟!)
Made his truths up
(حقایق خودشو ساخت)
For the fools...
(برای مردم ابله)
Laid down for him to abuse...
(شما خم شدین تا اون سوءاستفاده کنه)
Politics and lies are same...
(سیاست و دروغ از یک جنس هستن)
What did you had?...
(ولی شما چی داشتین؟!)
Shame... Shame... Shame...
(شرم... شرم... شرم...)
All he was was just smart...
(اون زرنگ تر از شما بود...)
Gold was black like his heart...
(و قلبش مثل طلای سیاه بود)
Now why he lied?Now why he lied؟
(چرا دروغ گفت؟!) (چرا دروغ گفت؟!)
Now why he lied? Now why he lied?
(چرا دروغ گفت؟!) (چرا دروغ گفت؟!)
It was in the past....
(این اتفاقات در گذشته بود)
You did lost...
(شما باختید)
Don't you know that his seeds
(ولی اینو بدونین که نسلش)
Are still among us
(هنوز در میان ماست)