Khordad - Talangor Lyrics

(ورس یک)
همهء سهممون از داشته ها یه پُک نفس
میریزیم عرق و کاشته هامون بکام کرکس
خریت یه ملت، تو زیرین ترین لایهء یه هرم
پشت ویترین حقیقت، زنده به گور یاتو قفس
تروریست حقیقت و حقوق بشره کشک
قانون برده داری بکام مفتبرای لش
و صداهای خفه تو نطفه، یه بغضه،که عقده
شده تو گلو و داره میترشه پشت پرده حنجره
شرط عقله سکوت، اما دلت آروم نیست
حافظ امنیتت پشت جلد قانون کیست؟
شب به شب عربده کشای مست و لایعقل
آفی میزنن پُک به گلشون با آژان شهرو
روزبه روز شاعر عاقل بی قلم توی بند
دم نزد و زیر ضربه های کابل و باطوم زیست
شاعر، کابل، باطوم، خفقان
(ورس دو)
ناله کن ناله کن، به تنت خارِ گل
اونا زیادی میخوان و تو توی سرت واژه گم
طعمه ای، یک کلامش، بندهء نفس و خواهش
تا بخودت بیای میبینی پات رفت تو چاله گود
اسیری تو آزادی نظم نوین و نقشه هاش
مغز بسته بهتره تا اینکه دستت باشه مشت
دسیسه تولید مرض نو و عرضهء مرحم
درد، رنج، فقر
کشتار جهانی توی بازی تاج و تخت
قانون بندِ من و تو و واسه اونا تبصره س
کشته روی کشته تو گورای دسته جمعی
این راز گورستونای شهر من فقط نی
عروسکای نازیِ مهرهء بازی
جلو چشای هرزه میشن خاطره و
لمس توی دستای بی روح
میریزن پول روی رون
که شهوت بد زد از مغزشون بیرون
(ورس سه)
مافیای بزرگ با وکلای کاری
به محکمه هم تن نمیدن، تبرئه ان آنی
ژن خوب، پول، زور دارن، دم از تله دور
رو جنایتاشون سرپوش، یا که چشا کور
ولی این جاذبه خاتمه ش یه دافعهء محضه
زود طعمه توطئه ن این هیکلای فربه
فاصله مون یه نونه(ن) از بردگی تا آزادی
ببازن برنده (بر<<ن>>ده) ماییم و ببرن برده
مثه پسر نوح بالای قله کوه
غرق زیر آب و کشتیِ نجات ما رو
تلنگر من همیشه بوی نجات میده
محتواش این پیامه به تو که جات اینه
که ریشه هات از این خاک بیرون نباشه
ریشهء تو تواین خاک پابرجا خواهد ماند
پابرجا خواهد ماند